نتایج جستجو برای عبارت :

1235 - گنجشک لالا.

#شعر الایی 
یه لالایی قشنگ
بخواب ای گل، گل زیبالالا لالا، لالا لالا گل سوسن، گل کوکبگل مریم، گل مینا به روی مثل ماه توستاره می زنه سو سو
بخواب ای ماه تابانملالا لالا گل شب بو بگو آهسته زیر لبخدای مهربان من          به امید تو می خوابملالا لالا گل لادن
کوچولوهای قشنگ و نازمامیدوارم شب خوشی داشته باشین و راحت بخوابین
امروز یه گنجشک افتاده بود وسط خیابون 
فکر کنم خورده بود به شیشه ماشینی چیزی ..
یهو متوجهش شدم قبل اینکه ماشینا لهش کنند پریدم وسط خیابون و برش داشتم...
قلبش تند تند میزد و بیحال بود..
هر کاری کردم اب نخورد و هی چشاشو باز میکرد نگاه میکرد..
همونطور که تو دستام گرفته بودمش سوار تاکسی شدم تا زودتر برسم خونه شاید بتونم برسونمش بیمارستان حیوانات نزدیک خونه.. 
اما از تاکسی که پیاده شدم ... یهو دیدم هر دو تا چشاشو باز کرد و بالهاشو یه تکونی داد و یهو قلبش
دانلود اهنگ گل من ای نازنینم ( شاد قیدیمی از منصور کیفیت 320 Mp3 ) - موزیک ایرانی
Ahang gol man ey nazaninam
دانلود اهنگ گل من ای نازنینم ( شاد قیدیمی از منصور کیفیت 320 Mp3 ) - موزیک ایرانی
تو عزیز دلمی
تو عزیز دلمی
تو عزیز دلمی
لالا لالا
لالا لالا
لالا لالا
لالا لالا
لالا لالا
لالا لالا
گل من ای نازنینم
تو عزیز دلمی
تو عزیز دلمی
تو عزیز دلمی
تو چشمات نشینه شبنم
تو عزیز دلمی
تو عزیز دلمی
تو عزیز دلمی
من در به در می گردم توی شهر چشات
تو کوچه ی خاطرات
تا بیاد تو قاب پن
دیروز خیلی راحت‌تر و بهتر از اونی بود که اونقدر براش غصه خوردم. نه احساس تنهایی کردم، نه رو زدم، نه کسی اعصابم رو خرد کرد، نه توی کارم کم آوردم و کم گذاشتم و نه هیچکدوم دیگه از گمانه‌زنی‌هام.دیروز فهمیدم خیلی از چیزایی که مدت‌ها بود تمرین کرده بودم رو یاد گرفتم. فقط هنوز خبر نداشتم که چه تغییرات و اصلاحاتی توی شخصیتم اتفاق افتاده‌.خلاصه اومدم بگم اگه سختتونه، اگه حالتون خرابه، اگه ترسیدین و دوست دارین دو روز بمیرین تا بگذره این لحظه‌های
اعتیاد علاوه بر اینکه تأثیرات زیانباری بر فردی که به آن دچار شده می گذارد تمام خانواده و اطرافیان او را نیز  چه از نظر مالی و چه از نظر روحی و جسمی درگیر می کند و اگر این افراد اقدام به مراقبت از خود در زندگی با فرد معتاد نکنند سلامت روح و جسم آن ها به خطر می افتد .
به نقل از سایت اعتیاد فیلیا ، اعضای خانواده فرد معتاد می توانند با راهکارهایی چون ایجاد سبک زندگی سالم ، جمع آوری اطلاعات در مورد اعتیاد ، مرز گذاشتن ، تمرین پذیرش و بخشش و غیره ، به
گنجشک با خدا قهر بود . روزها گذشت و گنجشگ با خدا هیچ نگفت . فرشتگان سراغش را از خدا می گرفتند و خدا هر بار به فرشتگان این گونه می گفت: می آید ؛ من تنها گوشی هستم که غصه هایش را می شنود و یگانه قلبی هستم که دردهایش را در خود نگاه می دارد ...
و سرانجام گنجشک روی شاخه ای از درخت دنیا نشست. فرشتگان چشم به لب هایش دوختند، گنجشک هیچ نگفت و خدا لب به سخن گشود : با من بگو از آن چه سنگینی سینه توست.
گنجشک گفت : لانه کوچکی داشتم، آرامگاه خستگی هایم بود و سرپناه ب
گنجشک نر در حالی که می دونه در چه موقعیت خطرناکی قرار گرفته، اما فداکارانه گنجشک ماده رو از موقعیت خطرناک دور نگه داشته و با به خطر انداختن جان خودش داره گنجشک ماده رو در محیطی امن تر تغذیه می کنه. شما حاضرید چنین ریسکی رو برای خانم تون بکنید؟!
 
 
 
ادامه مطلب
امروز می خواهیم در خصوص تشخیص هارد ssd صحبت کنیم ، در ساده ترین شکل ، SSD حافظه فلش است و هیچ قسمت متحرکی نیز ندارد. در نتیجه ، آنها کوچکتر هستند و فضای کمتری را در مورد PC می گیرند ، در بعضی موارد حتی به طور مستقیم به مادربرد سوار می شوند. ذخیره سازی SSD بسیار سریعتر از معادل HDD آن است.
ذخیره سازی HDD از نوار مغناطیسی ساخته شده است و دارای قطعات مکانیکی در داخل است. آنها بزرگتر از SSD و بسیار کندتر برای خواندن و نوشتن هستند. حال سوال اینجاست چه راهی برای
حکایت کرده‌اند که مردى در بازار دمشق، گنجشکى رنگین و لطیف، به یک درهم خرید تا به خانه آورد و فرزندانش با آن بازى کنند. در بین راه، گنجشک به سخن آمد و مرد را گفت: «در من فایده‌اى براى تو نیست. اگر مرا آزاد کنى، تو را سه نصیحت مى‌گویم که هر یک، همچون گنجى است. دو نصیحت را وقتى در دست تو اسیرم مى‌گویم و پند سوم را، وقتى آزادم کردى و بر شاخ درختى نشستم، مى‌گویم. مرد با خود اندیشید که سه نصیحت از پرنده‌اى که همه جا را دیده و همه را از بالا نگریسته اس
شب که شد گنجشک کوچکمیهمان خانه مان شد.قلب کوچولویم آن وقتزود با او مهربان شد.
دیدم او تنها نشستهبی صدا بالای دیواربا خودم گفتم طفلیگم شده مامانش انگار
من به او با مهربانییک کم آب و دانه دادمتوی یک بشقاب کوچکشام گنجشکانه دادم
برگرفته از مقدمـه کتـاب لالا لالا گـل پونـه
 
در فلات مرکزی ایران و میان کوههای پراکنده زاگرس سرزمینی خرم به نام پرتیکان وجود دارد که در گذشته مسکن قبیله پارتاکنیان بوده است.
پارتاکنیان مردمانی دلیر بودند و قبیله ای از قبایل ماد که در برابر آشوریان ایستادگی نمودند. نماد رشادت این قوم، دلیرمردی به نام کاوه است که کهنه پیشبند چرمینش به بیرق خونخواهی و عدالت طلبی بدل گردید و در سایه عدل فریدون پاک نهاد پرچم ملی ایرانیان و مظهر شگون و شکوه قرا
 
مواد اولیه و مورد نیاز خوراک لوبیا چیتی با گلپر
برای درست کردن خوراک لوبیا چیتی با گلپر ابتدا لازم است مواد نام برده زیر را مهیا نمایید :
 
لوبیا چیتی 2 پیمانه
روغن زیتون 2 ق غ
رب گوجه فرنگی 1 ق غ
پیاز 1 عدد بزرگ
گلپر و نمک و فلفل قرمز به میزان دلخواه

ادامه مطلب
فروش ویژه شلوار اسلش مردانه نایک طرح DO IT




شلوار اسلش مردانه نایک طرح DO IT، جنس نخ و پنبه فوق العاده سبک. طراحی فوق العاده و لاکچری برند Nike. فری سایز (مناسب برای سایز های لارج و ایکس لارج) ...
شلوار اسلش مردانه نایک طرح DO IT از شلواری های اسلش بسیار راحت و پر طرفدار نایک این روز ها است که دارای جنس نخ و پنبه درجه یک و طراحی بی نظیر، که جلوه ای ویژه به تیپ و استایل شما می بخشد. این شلوار نه تنها در منزل، بلکه در گردش، باشگاه و خارج از منزل می تواند
دانلود آهنگ محسن چاوشی گنجشک پریده
هم اکنون شنونده موزیک جدید و فوق العاده ی * گنجشک پریده * با صدای زیبای هنرمند محبوب و مشهور , محسن چاوشی باشید.
دانلود آهنگ محسن چاوشی به همراه متن, پخش آنلاین و بهترین کیفیت (کیفیت اصلی) از رسانه مدیاک
Download new song by Mohsen Chavoshi called Gonjeshke Paride With online playback , text and the best quality in mediac
متن اهنگ محسن چاوشی به نام گنجشک پریده
ای یار جفا کرده پیوند بریده این بود وفاداری و عهد تو ندیدهدر کوی تو معروفم و از روی تو محروم گرگ دهن آل
بسم الله
 
گاهی یاد صدای صبح گاهی گنجشک های چنارهای خیابان های شهدا و شاهد می افتم...سیل عظیم جمعیت گنجشک ها روی درخت های چنار بلند... صدای جمعیت گنجشک های در تکاپوی جمع کردن دانه ها...و درخت انگور حیاط خانه ی پدری در فصل بهار با برگ های تازه جوانه زده...و بدتر از آن یاد صبح گاه های روستای مختار و باغ های میوه کنار خانه قدیمی مرحوم پدر بزرگم...صبح گاه های روستا سرد و لذت بخش بود..یادش بخیر..
 
اینجا گاهی اتفاقی متوجه بارش باران می شویم.. حتی بالکن خان
نصیحت های جالب گنجشک به مرد دمشی
حکایت 3 پند گنجشک
حکایت
کرده اند که مردى در بازار دمشق، گنجشکى زیبا، به یک درهم خرید تا به
منزل آورد و فرزندانش با آن بازى کنند. در بین راه، گنجشک به سخن آمد و به
مرد گفت:« در من سودی براى تو نیست. درصورتی که مرا ازاد کنى، تو را سه
پند مى گویم که هر یک، مانند گنجى است. دو پند را وقتى در دست تو اسیرم مى
گویم و نصیحت سوم را، وقتى آزادم کردى و بر شاخ درختى نشستم، مى گویم.
مرد با خود اندیشید که سه پند از پرنده اى که
نصیحت های جالب گنجشک به مرد دمشی
حکایت 3 پند گنجشک
حکایت
کرده اند که مردى در بازار دمشق، گنجشکى زیبا، به یک درهم خرید تا به
منزل آورد و فرزندانش با آن بازى کنند. در بین راه، گنجشک به سخن آمد و به
مرد گفت:« در من سودی براى تو نیست. درصورتی که مرا ازاد کنى، تو را سه
پند مى گویم که هر یک، مانند گنجى است. دو پند را وقتى در دست تو اسیرم مى
گویم و نصیحت سوم را، وقتى آزادم کردى و بر شاخ درختى نشستم، مى گویم.
مرد با خود اندیشید که سه پند از پرنده اى که
فیلم لالا لند یا سرزمین رویایی (La La Land) یک فیلم رمانتیک و موزیکال آمریکایی در سال ۲۰۱۶ به نویسندگی و کارگردانی دیمین شزلاست. در این فیلم بازیگرانی همچون رایان گاسلینگ، اما استون، جی. کی. سیمونز، جان لجند، رزمری دویت و میگن فی ایفای نقش می‌کنند. دیمین شزل که خود در رشته موسیقی تحصیل کرده و فیلم ویپلش را بر اساس خاطراتش در سال ۲۰۱۴ ساخته بود، دومین فیلم خود را نیز با زمینه موسیقی به روی پرده فرستاده است.
ادامه مطلب
دانلود آهنگ جدید محسن لرستانی بچه یتیم
Download New Music Mohsen Lorestani Bache Yatim
دانلود اهنگ بچه یتیم از محسن لرستانی با متن شعر و ترانه از سایت پلی نیو موزیک
برای دانلود آهنگ به ادامه مطلب مراجعه کنید …
متن آهنگ محسن لرستانی بچه یتیم
بابای قشنگ و نازم چرا تنها نشستی
بابا چشاتو باز کن ، بابا زوده بخوابی عروسک قشنگم تنهام نذار بابایی
لالالا لالا بخواب بابا ، لالا لا بخواب بابا ، لالالالا بخواب بابا
عروسک قشنگم لالالا بابایی
همه میگن یتیمم بابا اینا چی م
داستان کوتاه: گنجشک گریان شد بر در سوراخ ساختمان که لانه اش بود نشست و گریان گفت خدایا تا به کی ما دود بخوریم ما همه خواهیم مرد تا کی آب گند جوب خدایا تا کی با هزاران زحمت نان خشکی بدست آوریم وقتی نانوایی ها بسته شد و همه خوابیدند و ظهر شد از دوری مردم خبیث که فقط به فکر خراب کردن دنیای خویشند نانی بدست آوریم گریان بود و می نالید و جیک جیک میکرد و میگفت ما همه خواهیم مرد انسان ها همه ما گنجشک های شهر را  خواهند کشت تا اینکه خوابش برد و میدید در خ
- منم دوست داشتم آدم موفقی باشم.
+ چرا نیستی؟
- روزی روی نیمکت از رو رفته پارک نشسته بودم. توجه ام را گنجشکی جلب کرد که مدام از شاخه درخت به پایین سقوط می کرد و سپس به بالا درخت صعود! خیره تر که شدم دیدم گنجشک دیگری که از این دنیا رخت بسته است، در حالی که تکه نان خشکیده ای در دهانش دارد در کنار تنه درخت پیر افتاده است. موضوع اینجاست هر دو گنجشک نر بودند. گنجشک زنده می توانست نان خشکیده را از دهان گنجشک مرده به رباید و در خانواده اش یک آدم موفق لقب بگ
همدلی و «نظریهٔ ذهن» و نورون‌های آینه‌ای و حتی کتاب‌ها و مقاله‌ها هم کمکی نمی‌کنند که یک زن بیست و نه ساله بتواند دنیای یک جنین پنج ماهه را بفهمد. وقت‌هایی که سرحالم باهاش حرف می‌زنم. براش می‌خوانم «لالا لالا گل آلو، لبای سرخت آلبالو...» و طبق نقشه‌ام انتظار دارم با صدای من و آهنگ این لالایی انس بگیرد و بعدها راحت بتوانم با این ترفند خوابش کنم. در عوض لگدهای محکمی به شکمم می‌کوبد که از یک موجود نیم کیلویی بعید است. به نظر من این لگدها شا
از داخل آکواریوم شیشه ای با تخم های سفید و سیاه بر سر 
جمعیتی توده از گنجشک های بال شکسته 
نگاه مات مبهوت،خیره بر چهره های دررون آکواریوم
عده ای مثل لنجنخواران چسبیده به آکواریوم 
ترس از مردن در هوای آزاد 
ترس از کشته شدن، از نوک زدن گنجشک ها
لنجنخوارانی که هیچوقت نتوانستند شنا کردن را یاد بگیرند
 اما
 ادعاهای بزرگ بدون عمل دارند ....
#استاد_و_درس
#علی_صفایی_حائری
#عین_صاد
(از سری روش ها- روش آموزش)
...داده ها ملاک نیست و ‌سودها هم ملاک نیست. داده ها از خداست و‌ سودها از سرمایه ها. نه مقدار سرمایه مهم است نه مقدار سود، بلکه نسبت سود به سرمایه مهم است. ده تا آجری را که یک پیرزن با کم کردن غذای خود به مسجدی کمک کرده است نمی توان با ده میلیون تومان کمک تاجری مقایسه کرد، چون تاجر از غذایش کم نشده و نسبت به سرمایه اش کاری نکرده است... بلکه (مهم) نسبت این دو باهم (است) و مهم تر جهت این نسبت
من مثل شب های گذشته خواب خوشبختی ندیدم، متاسفم. کنار هم بودن یک رویا نبود، یک انتخاب بود از جانب شما، متاسفم که من نبودم. دو روز پیش وقتی هوا در حال تاریک شدن بود روباه مکار مزرعه آمد کنارم لب رودخونه نشست و گفت: انسان ها دو جوراند. ادمهای که بد اند و حیله خوب بودن بلدند و ادمهای که خوب اند و از خوب بودنشون ناراحت اند. گاهی می توان تاسف جوجه گنجشکی خورد که بعد از اولین پرواز، باد شدید امد و به صخره خورد. من بادِ بودم که مقصر شناخته شد! و شما صخره ا
شب شده بود
آسمان اشک می بارید
معشوقم چای می ریخت
برگ های نارون در حیاط خانه ی ما
عاشق شده بود
باران نقاشی شب را خط خطی می کرد
هوا سوز سردی داشت
اسمان با ابر سلفی می گرفت
مادرم
سوزن نخ می کرد
باد با زمزمه اش لالا یی می خواند 
پنجره خوابش گرفته بود...!
شاعر:عینک
 
سنگ ها را نمی دانم .اما گنجشک ها مفت نیستند !قلبشان می تپد .نگویید سنگ مفت ، گنجشک مفت .بعضی آدم ها ؛ ناخواسته ؛ همیشه متهم اند !همیشه مقصرند بخاطر سکوتشان .مهربانی شان .گذشت شان .بی کینه بودن شان .کمک نخواستن شان .بی آزار بودن شان !گویی جان می دهند برای اتهام بستن .و از همه بدتر این که خوبی های شان زود فراموش می شود !
 #عادل_دانتیسم
شب شده بود
آسمان اشک می بارید
معشوقم چای می ریخت
برگ های نارون در حیاط خانه ی ما
عاشق شده بود
باران نقاشی شب را خط خطی می کرد
هوا سوز سردی داشت
اسمان با ابر سلفی می گرفت
مادرم
سوزن نخ می کرد
باد با زمزمه اش لالا یی می خواند 
پنجره خوابش گرفته بود...!
شاعر:عیسی کیانی کری
خانه را که تعمیر کردیم، اطراف پنجره را گچ نگرفتیم. دیشب از روزنه های کنار پنجره یک گنجشک سیاه بخت وارد اتاقم شده و خودش را دیوانه وار به در و دیوار میکوبید. دمش کنده شد، بالهایش تمام زخمی شد. 
من در همان حالت خواب و بیداری، پنجره اتاق را باز کردم تا خودش را نجات بدهد. در همان حال به رخت خواب برگشتم و به خواب عمیقی فرو رفتم. 
با صدای اذان که در گوشم سوت کشید بیدار شدم و به اطرافم نگاهی انداختم. هوا خیلی سرد و کشنده بود و من تنم در برابر سرما نازک و
یکی بود یکی نبود توی جنگل های استرالیا کنار یک رود خانه درخت بزرگی قرار داشت که کبوتری با جوجه هایش روی آن درخت زندگی می کردند هر چه جوجه ها بزرگتر می شدند به غذای بیشتری نیاز داشتند برای همین کبوتر مادر و پدر با هم به دنبال غذا رفتند.
یک روز که جوجه ها تنها مانده بودند، یک گنجشک قشنگ پر زد کنار لانه جوجه ها نشست، جوجه ها که تابحال هیچ پرنده ای جز مادر و پدر خودشان ندیده بودند با دیدن گنجشک از ترس سرهایشان را زیر پرهایشان کردند «مثلا پنهان شدند
متن آهنگ لالایی ها از بنیامین بهادری
لالای لالایی گل لالا مهتاب اومده بالا موقع خوابه حالا
لالای لالایی گل نی نی خوابای خوب ببینی روی ابرا بشینی
مامان خوبت پیشت میمونه قصه میخونه دونه به دونه
دونه به دونه ...
لالای لالایی گل لالا مهتاب اومده بالا موقع خوابه حالا
لالای لالایی گل نی نی خوابای خوب ببینی روی ابرا بشینی
بخواب عزیزم خواب تو نازه فدای چشمات که نیمه بازه
دانلود از تاپ صدا
دراز کشیده‌ام روی تخت و قصد باز کردن چشم‌هایم را ندارم. از قبل پنجره را کمی باز گذاشته بودم و حالا صدای گنجشک‌ها اتاق را برداشته. شرایط مطلوبیست. نفس عمیق می‌کشم و به غرغرهایشان گوش می‌کنم. چیزی نمی‌فهمم. لابد یک مشت خاله گنجشکه، غروبی جمع شده‌اند دور هم و دارند به زبان گنجشکی، از در و همسایه باهم حرف می‌زنند. مثلا خاله گنجشکهٔ شمارهٔ یک به خاله گنجشکهٔ شمارهٔ دو می‌گوید: «شنیدی پسر کوچیکهٔ گنجشک کله‌سیاه دیروز چه کرد؟ پی‌پی‌اش را صاف
با خوشحالی می‌دوید سمت گنجشک‌هایی که روی زمین نشسته بودند، تا می‌خواست خوشحالیش را با "رسیدن" کامل کند، گنجشک‌ها می‌پریدند. بهانه می‌گرفت که "توتو" ها را می‌خواهد، که چرا می‌روند...
حاشیه:
با خودم فکر می‌کنم شبیه بچه‌ای هستم که دلم پی یک پرندۀ نشسته می‌رود. پرنده‌ای که کارش پریدن و رفتن‌ست. هیچ‌چیز موقتی‌تر از نشستن یک پرنده نیست...
یا دائمُ یا قائم...
انما هذه الحیاة الدنیا متاع و ان الاخرة هی دار القرار (غافر/39)
من آن گنجشک در زمستان هستم که خداوند در لانه ام نه سقف ساخته و نه مرا به خواب زمستانی می برد. مرا رها کرد و گفت اگر تا بهار زنده ماندی پاداش می گیری. نه اونقدر زیبا هستم که در قفس حبس شوم و نه یاری تا خود را در آغوشش افکنم. من یک رها شده هستم که نیازم برای دیگری یک بودن است. درختان خشکیده و پنجره ها بسته، کدام نور امیدی برای پرستیدن. من کافر نشدم که شیطان هم از درس عبرت من آموخته است. می گویند: باید مرد؟! اما مرگ پایان دهنده رنج ها نیست. این را زمانی
با خوشحالی می‌دوید سمت گنجشک‌هایی که روی زمین نشسته بودند، تا می‌خواست خوشحالیش را با "رسیدن" کامل کند، گنجشک‌ها می‌پریدند. بهانه می‌گرفت که "توتو" ها را می‌خواهد، که چرا می‌روند...
حاشیه:
با خودم فکر می‌کنم شبیه بچه‌ای هستم که دلم پی یک پرندۀ نشسته می‌رود. پرنده‌ای که کارش پریدن و رفتن‌ست. هیچ‌چیز موقتی‌تر از نشستن یک پرنده نیست...
یا دائمُ یا قائم...
انما هذه الحیاة الدنیا متاع و ان الاخرة هی دار القرار (غافر/39)
محبوبم؛ دست های مهربان و پاهای نجیب و فرمان برداری دارم اما مرا به جاهایی میبرد که شما انجا نیستیددست های مهربانم شب ها سرم را نوازش میکنند.گاهی دست راستم را میبینم که زنبیلی گرفته و دست چپم پرتقالی از درون زنبیل بر میدارد .پرتقال ها بوی شما را میدهند و سیب ها هم و جعفری ها و ترخون ها و ریحان ها هم بوی شما را میدهند.محبوبم دیروز تماما جمعه بود کنار خیابان ایستاده بودم انسو تر درختی بود مملو از ازدحام گنجشک ها میخواستم مشتی گنجشک برایتان بیاور
باتوجه به اثرات نامطلوب بیماری کرونا برروی اقتصاد خانواده های بی بضاعت و کم بضاعت برآنیم تا با همتی جهادی با اهدا کمکهای معیشتی یاریگر آنان باشیم
دست یاریتان را در این راستا به گرمی می فشاریم
https://t.me/joinchat/Er4mSkaEqH0h7gOXtXTG4g
[عکس 640×640]
مشاهده مطلب در کانال
 
 
 
بگذار گنجشک‌های خُرد در آفتاب مه‌آلود بعد از ظهر زمستان       
  به تعبیر بهار بنشینندو گل‌های گلخانه در حرارت ولرم والر به پیشواز بهاری مصنوعی بشکفند.سلام بر آنان که در پنهان خویش   بهاری برای شکفتن دارند
و می‌دانند هیاهوی گنجشک‌های حقیر، ربطی با بهار ندارد  حتی کنایه‌وار!
بهار غنچه سبزی است که مثل لبخند باید بر لب انسان بشکفد
بشقاب‌های کوچک سبزه، تنها یک «سین» به سین‌های ناقص سفره می‌افزاید
بهار کی می‌تواند این همه بی‌
یکی بود یکی نبود توی جنگل های استرالیا کنار یک رود خانه درخت بزرگی قرار داشت که کبوتری با جوجه هایش روی آن درخت زندگی می کردند هر چه جوجه ها بزرگتر می شدند به غذای بیشتری نیاز داشتند برای همین کبوتر مادر و پدر با هم به دنبال غذا رفتند.
یک روز که جوجه ها تنها مانده بودند، یک گنجشک قشنگ پر زد کنار لانه جوجه ها نشست، جوجه ها که تابحال هیچ پرنده ای جز مادر و پدر خودشان ندیده بودند با دیدن گنجشک از ترس سرهایشان را زیر پرهایشان کردند «مثلا پنهان شد
لالا کن دختر زیبای شبنم...لالا کن روی زانوی شقایق
لالایی_علی زند وکیلی
 
 
متاسفانه مرورگر شما، قابیلت پخش فایل های صوتی تصویری را در قالب HTML5 دارا نمی باشد.توصیه ما به شما استفاده از مروگرهای رایج و بروزرسانی آن به آخرین نسخه می باشدبا این حال ممکن است مرورگرتان توسط پلاگین خود قابلیت پخش این فایل را برای تان فراهم آورد.
param name="AutoStart" value="False">


 
  
خرمالوها را به گنجشک ها بفروش: ماجرای خواستگارهای دختر داستان دنبال کردنیست
 
خرمالوها را به گنجشک ها بفروشنویسنده: محمد حنیفانتشارات جمکران
خلاصه:
ماجرای دختری به نام ریحانه که ۴ خواستگار سمج همزمان دارد. او خودش در ابتدا یکی از آنها را می پسندد ولی بعد متوجه می شود یکی دیگرشان که نامش امیریل است از همه بهتر است ولی پدر خانواده پسرعمه ریحانه را قبول می کند و ریحانه به خاطر بیماری قلبی پدر کوتاه می آید و تن به ازدواج می دهد و بعد با خیانت
نام فارسی : زمانه دیوانه
موضوع : اکشن , کمدی , درام
مدت زمان : ۱۰۴ دقیقه
بازیگران :  Jeetendra, Shatrughan Sinha, Shah Rukh Khan
کارگردان : Ramesh Sippy
نویسندگان : Robin Bhatt, Javed Siddiqui
خلاصه فیلم: لالا و سورج با هم دوست بودند که به دلایلی با هم اختلاف پیدا می‌کنند. پلیس برای حل اختلاف آنها سعی می‌کند تا با ازدواج پریا دختر لالا و لاهور پسر سورج به این اختلاف پایان دهند اما دایی ناتنی پریا…
ادامه مطلب
نام فارسی : زمانه دیوانه
موضوع : اکشن , کمدی , درام
مدت زمان : ۱۰۴ دقیقه
بازیگران :  Jeetendra, Shatrughan Sinha, Shah Rukh Khan
کارگردان : Ramesh Sippy
نویسندگان : Robin Bhatt, Javed Siddiqui
خلاصه فیلم: لالا و سورج با هم دوست بودند که به دلایلی با هم اختلاف پیدا می‌کنند. پلیس برای حل اختلاف آنها سعی می‌کند تا با ازدواج پریا دختر لالا و لاهور پسر سورج به این اختلاف پایان دهند اما دایی ناتنی پریا…
ادامه مطلب
باران. باد. درخت. گنجشک. گنجشک؟ ترقه. صدا. دعوا. خانه. الگو. الگو. الگو. الگو. ذهن. هنر. حال. هنر. هنر. هنر. درس. دوست. شیشه. چای. آبی. خالی. محبت. نخواستن. نخواستن. نخواستن. نوشته. فیلم. صدا. حرکت. خسته. خیال. سیاه. سفید. رنگی. لباس. آبی. آسمان. رعد. برق. وبلاگ. کلمه. الگو. الگو. الگو. الگو. ایده. تلاش. نظر. خیال. تلاش. وَهم. تلاش. تلاش. تلاش.
اولین جوانه های سبز معصوم از شاخه ها سربرمی آورد. ننه داد میزند: سنگ به شکمتان ببندید! جوانه درختمان را نخورید مرگ خورده ها!
من هم با طعنه و شوخی میگویم: ننه جان! اصلا من این درخت را برای گنجشک ها کاشته ام. این ها هم خدایی دارند، بفرمایید شکم این بی زبان ها نباید سیر بشود؟
اخمهایش را در هم میکشد و با جدیت میگوید: خوبه خوبه! پس فردا این گنشجک ها را بیار توی اتاق، براشون غذا بپز، دورشون راه برو، بهشون هم بگو ننه.
از روی لج، یکی از کتابهایم را برمیدار
ملامحمدحسین اناری از علمای قرن 13 هجری قمری بوده است.احمد بن زین الدین احساعی که معروف به «شیخ احمد احساعی»و بنیان گذار مکتب شیخیه بوده،در پاسخ به سوالات ملامحمدحسین اناری،رساله ای به عنوان «رساله فی جواب الملا محمدحسین الاناری»نوشته است.
تاریخ این رساله 28 جمادیالاول 1235 هجری قمری برابر با 22 اسفند 1198 شمسی است.
طبقه سوم ساختمان پزشکان، توی مطبش، پشت پنجره ایستاده است. آخرین بیمارش همین چند لحظه پیش رفت. امروز کمی زودتر مطب را ترک می کند تا به دیدن ننه یوسف برود. کمی خسته است شاید هم کلافه! روسریش عقب رفته، دسته ای از موهاش روی پیشانی اش ریخته اما دستانش پی مرتب کردنشان نمی رود. هر وقت می خواهد به دیدن ننه یوسف برود حال و روزش همین است. ناآرام می شود و دل آشوبه می گیرد؛ اما دلتنگی مجالی به پیشروی این تشویش نمی دهد. نگاه همیشه گله مندش را به آسمان می اندا
بالاخره نقاشی اش تمام شده بود و بوم بزرگ را به زحمت روی دیوار نصب کرده بودم. تصویرش تمام دیوار پذیرایی را پر کرده بود. چند قدم عقب رفته بودم و با دقت به نتیجه ی کارم نگاه می کردم؛ برش های تکه تکه شده از فرش و گلیم های دستباف، با رنگ های لاکی و اناری... همین طور به ترکیب بندی هر قطعه نگاه می کردم و از خودم متشکر بودم؛ "خوب کار کردیا!... آفرین!!" یکباره اما نمی دانم چطور سوراخ کوچکی از وسط بوم باز شد و جثه ی ریز و نحیف یک گنجشک از آن بیرون زد. گنجشک ِبیخی
گنجشکه نشسته رو شاخه درختی که تو حیاط شرکته، گردنش رو هی میچرخونه این طرف و اون طرف و نوکش رو فرو میکنه بین پرهاش، از پشت پنجره بهش میگم، انقدری پرنده شناسی حالیم نیست که بفهمم داری چیکار میکنی، اما چطوره که تو گردنت درد نمیگیره با این همه چرخش اما گردن من حتی بدون این چرخشها درد داره؟!
 
یه نگاه عاقل اندر سفیه میکنه و باز نوکش رو فرو میکنه بین پرهاش.
 
شاکی میشم و میگم اونجوری نگاهم نکن! خب جوابمو بده!
 
نوکشو با ناز و کرشمه از تو پرهاش در میار
بی تردید آنقدر که «کامبوزیا پرتوی» به خاطر فیلمنامه هایش شناخته شده است، فیلم هایش آن اعتبار نهفته در فیلمنامه ها را برایش به همراه نیاورده است. «گلنار»، «گربه آوازه خوان» و «ننه لالا و فرزندانش» فیلم های نسبتا خوبی بودند که در حیطه کودک و نوجوان مطرح شدند، اما او این بار به سراغ مضمونی رفته است که بر دستیابی به یک زبان گفتگوی تازه در میان افراد، تأکید دارد.
ادامه مطلب
دانلود آهنگ جدید بسیار زیبا از حسین عامری به نام بگردم کوه به کوه دره به دره با کیفیت بالا 320 لینک مستقیم mp3 موزیک صوتی همرا با متن ترانه
Ahange begardam koh be koh dare be dare az Hossein Ameri
دانلود آهنگ بگردم کوه به کوه دره به دره حسین عامری (با کیفیت بسیار عالی)
لالا لالالالا لالا لالالالا ♫♪✌
درختان سایه دارن// ما نداریم… نداریم… ♫♪✌
همه گلدسته دارن// ما نداریم… نداریم… ♫♪✌
بگردم کوه به کوه// دره به دره… بگردم تا بگیرم// آهو بره… آهو بره… ♫♪✌
عزیزم// آهوی
تو درخت سبز تناوریکه شاخه‌هایت در هر بهارگنجشک های شهر را بی منت، به مهمانی می‌خواندو منپیرمردی خسته را می‌مانمکه شخم زدهتمام خاک سرزمین اش رااز غرب تا شرقو اکنون زیر سایه ی آن درختخستگی یک روز سخت را از تن بیرون می‌‌کند.
 #سعید_فلاحی (زانا کوردستانی)
نشسته‌ام روی تخت و تکیه داده‌ام به دیوار کناری. از تخت بالا، می‌شود بیرون را از پنجره دید. چون دریچه‌های کوچک‌تر بالای پنجره با کاغذکادو گل‌گلی پوشیده نشده‌اند. 
   بیرون را نگاه می‌کنم. چشمم می‌خورد به بلوک کناری، طبقه دوم جلوی پنجره چیزی ریخته‌اند. گنجشک‌ها و پرستوها( مطمئن نیستم اسمشان پرستو باشد. بال‌های مشکی دارند و کشیده‌تر از گنجشک‌ها هستند. صدای دلنشینی هم دارند. همین حالا سرچ کردم و سرک کشیدم که با عکس پرستوهای گوگل مقایسه
خاطرات ِ چادر مشکی
 
 
گفت: به خدا اعتقاد داری ؟گفتم: با تمام وجود حس اش کردمگفت: چه جوری ؟گفتم: هر کسی خودش باید خدا رو یه جوری پیدا کنه حس کنه یا شایدم لمس اش کنه و صداشو بشنوه منم وقتی هشت سالم بود دنبال خدا گشتم میخواستم ببینم اصلا هست یا نهمیخواستم ببینم اون خدایی که پنج شنبه ها توی صف مدرسه بعد از دعای فرج سه بار بلند صداش میکردیم و میگفتیم خدااا اصلا صدامونو میشنوه !؟میخواستم پیداش کنم و بهش بگم ارزوهامو... فکرامو ...تصوراتمو چیزی ازش نم
صبح قشنگیه :)
اواز گنجشک و خنکی هوا و ســــــــــکــــــــوتـــــــــــــــــــ!
یه لیوان چای ریختم تا خواب رو از سرم بپرونه.
میگن سالی که نکوست از بهارش پیداست.امیدوارم باقی امروز هم مثل صبحش باشه!
+ کجایی آلاء دلم برات تنگ شده...
دانلود آهنگ غمگین و احساسی از حسین عامری به نام درختان سایه دارن ما نداریم از حسین عامری با کیفیت بالا 320 لینک مستقیم mp3 موزیک صوتی همرا با متن ترانه
Ahang derakhtan saye daran ma nadarim az Hossein Ameri
دانلود آهنگ درختان سایه دارن ما نداریم از حسین عامری (عالیترین کیفیت)
لالا لالالالا لالا لالالالا ./!♬!
درختان سایه دارن؛ ما نداریم… نداریم… ./!♬!
همه گلدسته دارن؛ ما نداریم… نداریم… ./!♬!
بگردم کوه به کوه؛ دره به دره… بگردم تا بگیرم؛ آهو بره… آهو بره… ./!♬!
عزیزم؛
❆ سرگذشت:
 
خیابان های شهرپر استاز آواز تنهایی منچگونه نمیشنوی,سرگذشتم را؟!نقل زبان تمام گنجشک های شهر است.
 
#سعید_فلاحی (زانا کوردستانی)#شعر_کوتاه┏━━━━━━━━━━•┓@ZanaKORDistani63@mikhanehkolop3https://www.instagram.com/zanakordistani?r=nametaghttp://mikhanehkolop3.blogfa.com
یکی از چالش‌های اخیر من این است که موقع خواندن داستان قبل خواب، لالایی یا وقتی که می‌خواهم ادای خوابیدن رو در بیاورم که "لیلی جان ببین مامان خوابید، تو هم بخوابی دخترم..." واقعا خوابم می‌بره :-|
و نه این که یک کله بروم تا صبح، یه هو می بینی ساعت یک، دو، یک ساعتی حوالی نیمه شب بیدار میشم، با دندان نشُسته، نماز نخونده و از همه داغون‌تر این که دیگه خوابم هم نمی‌بره و یکی دو ساعت به سقف باید خیره بشم و گوسفند بشمارم :-|
* وقتی اذان مغرب ساعت ده و بیست
درد دارم همیشه .
نمیدونم کجام درد میکنه و چرا !
ذهنم
روحم
روانم
دلم
نمیدونم واقعا .
وراجی میکنم .
الکی میخندم .
فعالیت میکنم .
همه اش واسه اینکه کسی نفهمه که درد دارم . دردم شده حریم خصوصی .
حریمی که شده گوشه ی این وبلاگم .
خوبی مخاطب خاموش همینه دیگه .
فکر میکنی داری توی دفترچه ی یادداشت رمز دار مینویسی . یادداشت های کاملا یواشکی !
بی خیال ربات ها که پست هام را کپی میکنن .
بی خیال اونایی که میخونن و سکوت میکنن .نه من میشناسم شون نه اونا منو.
بی خیال او
5️⃣یکی از مشغولیت‌های ماها که پارکینگ نداریم نقاشی است. نقاشی گنجشک‌ها روی شیشه ماشینم معمولا سیاه و سفیده. ولی یه مدته که از رنگ‌های قرمز و بنفش هم توی نقاشی‌ها استفاده می‌کنند؛ این نشون میده که توتا رسیدن. + وقتی بیشتر دقت کردم دیدم از نارنجی رقیق هم به ندرت استفاده شده؛ اگه گفتید این رنگ رو از کجا میارن؟


6️⃣براى سمینارى کویت رفته بودم. با دکتر عبدالله نفیسى در خانه اش دیدار کردم. او موضعى ضد ایران، ضد شیعه، ضد انقلاب اسلامى و حزب الل
  تنها
تکان دست تو کافی بود تا سیب ها رسیده فرو ریزند
 از شاخه های ترد جوان ناگاه گنجشک های
زمزمه برخیزند
 
 آن شاخه های ترد جوان هر صبح پیچیده
در حلاوت لحنت بود :
"این سیب ها رسیده تر از صبح اند 
، این سیب ها چه وسوسه انگیزند"
 
بعد از بهار های پیاپی باز گنجشک ها
هنور همین جایند
گنجشک ها ادامه ی خورشیدند ، گنجشک ها
ترنم یکریزند
 
شب عاشقا نه های مرا مهتاب با موج موج
چشمه ،رها می برد
از کوچه  باغ ها که درختانش شهری
غزل به شیوه ی تبریزند
 
با هر نسیم
تن و بدنم می لرزد، وقتی میبینم گنجشک ها از سرمای زیاد، خودشان را روی سیم برق ها باد کرده اند!
ترس این را دارم که ناگهان بترکند. به طور بیمارگونه ای کل روزم را به این موضوع فکر میکنم. شاید اینها مقدمه مرضی سمج باشد، شاید اینها همه نشانه است!
هیچ کس هیچ وقت هیچ قصه ای را برای همیشه ناگفته نمی گذارد.
آن که می گوید بعضی حرف ها را دوست ندارد به کسی بگوید ، در حقیقت دوست ندارد به تو بگوید.
آدم تمام فکرهایی که کرده را یک روز می گوید. بالاخره می گوید اما بعدش دوست دارد بقیه فراموش کنند چه گفته است ، آخر آدم رازهایی دارد که نباید کسی بداند ولی ناچار است بگویدشان که خالی شود.
از لبخندهای صبح و انرژی های مثبت تهوع آورش که بگذری می دانی آدم موجود مفلوکی ست. می گوید و می خواهد نگوید.
به خودت فک
دلم به بوی تو آغشته استسپیده‌دمانکلمات سرگردان برمی‌خیزندو خواب آلوده دهان مرا می‌جویندتا از تو سخن بگویمکجای جهان رفته‌ای؟نشان قدم‌هایتچون دان پرندگانهمه سویی ریخته استباز نمی‌گردی، میدانمو شعرچون گنجشک بخارآلودیبر بام زمستانیبه پاره یخیبدل خواهد شدشمس لنگرودی
 
  
خرمالوها را به گنجشک ها بفروش: ماجرای خواستگارهای دختر داستان دنبال کردنیست
 
خرمالوها را به گنجشک ها بفروشنویسنده: محمد حنیفانتشارات جمکران
خلاصه:
ماجرای دختری به نام ریحانه که ۴ خواستگار سمج همزمان دارد. او خودش در ابتدا یکی از آنها را می پسندد ولی بعد متوجه می شود یکی دیگرشان که نامش امیریل است از همه بهتر است ولی پدر خانواده پسرعمه ریحانه را قبول می کند و ریحانه به خاطر بیماری قلبی پدر کوتاه می آید و تن به ازدواج می دهد و بعد با خیانت
دلم به بوی تو آغشته استسپیدهدمانکلمات سرگردان برمی‌خیزندو خواب آلوده دهان مرا میجویندتا از تو سخن بگویمکجای جهان رفتهای؟نشان قدم‌هایتچون دان پرندگانهمه سویی ریخته استباز نمیگردی ، میدانمو شعرچون گنجشک بخارآلودیبر بام زمستانیبه پاره یخیبدل خواهد شدشمس لنگرودی
 
چند بار تلاش کرده ام که برای او مفصل مطلبی بنویسم ولی هر بار ترسیده ام. برای من که کمی نوشتن بلدم و لذت میبرم از این کار، پا گذاشتن در حال و هوای حاج قاسم و خلق کلمه و ساختن جملات برای آن عزیز سفرکرده خیلی دشواره...
گنجشک را چه زهره ی هم آشیانی ات؟
 
باران
این اشک آسمان
این دانه های ریز سخاوت
سیراب می کند
صحرای تشنه کام دلم را.
گل ها
گل های پر طراوت و زیبا
لبریز یک محبت بی پایان
در انتهای سال سترون.
گنجشک ها چه شاد و قناری
خوشحال از این بهار شکوفا.
اینجا نشسته ام به کناری
در انتظار آمدن تو
همراه نوبهار فریبا
باشد که این بهار
باشد که این زلال سرازیر در زمان
لبخند بر لبان تو بنشاند
در لحظه لحظه های چنین فصل آشنا
+ فکر میکنم سال 87-88 بود که تو رمان زنان کوچک خوندم که شخصیت های داستان به هم قول دادن که تو یه برگه بنویسن که 10 سال آینده می خوان چی بشن، و بعد ده سال آینده به این برگه نگاه کنن ببینن به چیزایی که می خواستن رسیدن یا نه.
واضحهه که منم همچین چیزی رو تو تدارک دیدم، البته تو ذهنم.
خب فکر میکنم، امسال اون موعد ده ساله ی من هم فرا رسیده.
مشتاقم بدونم تا پایان سال به چند تا از چیزایی که می خواستم رسیدم.
+ کتاب دوم امیلی تموم شد.
+ یکی از دوستان دور، یه زمانی
بسم الله الرحمن الرحیم
همین الان که داشتم میومدم سر کار و زمزمه میکردم سر من پیش کسی خم نشد اما پیش پاهای تو افتاده گی داره...و غرق شده بودم در یک فکر رویایی
یکهو یه چیز سیاه روی شیشه دیدم و چشامو بستم و یک تکونی خوردم فکر کنم گنجشک بود :(
حتی جرات نکردم ماشینو نگه دارم ببینم چش شد؟
خیلی حالم بده بدنم داره مور مور میشه...
نتیجه اخلاقی: ماشین دست خانوم جماعت ندین
+آیا میدانستید من از ماه رمضون تا الان نهار نخوردم؟
#تغییر سبک زندگی
معلوم نیست این ترم چی بشه، دقیقا بین زمین و آسمون گیر کردیم، نمیدونیم بخونیم، نخونیم، چی بخونیم، و... 
ولی اصلا دوست ندارم حذف ترم کنم و یه ترم عقب بیافتم:(
پیام معاون آموزشی رو که خوندم گفته بود تابستون کلاس داریم. خب اینم از این. تابستون پر... 
بگذریم
فعلا سعی می کنم زندگی را زندگی کنم. 
صدای جیک جیک گنجشک ها از پشت پنجره میاد تو اتاقم. همراه با صدای باد. اونقدر به این صداها عادت کرده بودم که هیچ وقت نمی شنیدمشون. عادت چه می کنه با آدم. 
به کسی کینه نگیرید!دل بی کینه قشنگ است!به همه مهر بورزیدبه خدا مهر قشنگ است!دست هر رهگذری را بفشارید به گرمیبوسه هم حس قشنگی است!بوسه بر دست پدربوسه بر گونه مادرلحظه حادثه بوسه قشنگ است!بفشارید به آغوش عزیزانپدر و مادر و فرزندبه خدا گرمی آغوش قشنگ است!نزنید سنگ به گنجشکپر گنجشک قشنگ است!پر پروانه ببوسید!پر پروانه قشنگ استنسترن را بشناسیدیاس را لمس کنید!به خدا لاله قشنگ استهمه جا مست بخندید!همه جا عشق بورزیدسینه با عشق قشنگ است!بشناسید خدا ر
کجا می‌روی؟
یک امشب را کمی بیشتر بمان!
"با چشم‌هایت حرف دارم"
می‌خواهم برایت از جاده‌های بی‌کس شب بگویم
از سوسوی تنهایی ماه در شب‌های بی‌ستاره
از کبودی چشم‌های دریا در شب‌های فراق موج
کجای می‌روی؟
قدری بیشتر بمان!
می‌خواهم تا صبح برایت شاملو بخوانم!
یا نه، بمان تا برایت آیدا بخوانم در شب‌های بی‌ احمد
مفاتیح بخوانم ،فراز به فراز دعای اجابت
بمان!
می‌خواهم برایت آواز بخوانم
چنگ بزنم
شاید هم تا سپیده یک نفس در شیپورها بدمم
باید تمام مرد
من خوب نیستم، با این‌حال از صدای گنجشک‌ها لذت می‌برم و منتظرم تمشک‌های ملس جنگلی از راه برسند، می‌خندم و مادربزرگ را سفت و سخت در آغوش می‌گیرم. من خوب نیستم، با این‌حال به کاکتوس‌هایم آب می‌دهم و با یادآوری اینکه تولد امسالم در روز پنج‌شنبه است، لبخند می‌زنم. حال آدم‌ها را می‌پرسم و وقتی جواب نمی‌دهند، به تریج قبایم برمی‌خورد و سعی می‌کنم قدر آدم‌هایی که حال مرا می‌پرسند بیشتر بدانم. به گمانم زندگی همین است. مجموعهٔ خوب‌بودن‌ها
خونه رو تمیز کردم در حد خونه تکونی حالا نشسته ام و با نگاه کردن ب خونه غرق در لذت می شوم بوی مایع لباس شویی ک رایحه ی  گل دارد پنجره ها باز هستند و صدای جیک جیک گنجشک ها می آید عود روشن کردم خانه در آرامش کامل بوی عشق و زندگی می دهد و من شکر گزار پروردگارم هستم بابت زنده بودن، بابت عشق، بابت زندگی ، بابت همه چیز خدایا ممنونتم
روزی می‌آید که تو دیگر نیستی
و صدای تو را باد خواهد برد
یاد تو خنجری‌ست که روحم را می‌درَد
و همان دم کلاغی از سرْشاخه‌‌ٔ لختِ درخت می‌پرد
بین خودمان باشد، آن روز آمده
تو نیستی و فصل ها با شتابی بی‌شرمانه از هم سبقت می‌گیرند
و من نگران چال روی گونه‌ات هستم،
نگران گُلی که آخرین بار تویش کاشته بودم
عزیزِ دردانه
از وقتی که نیستی خرمالوی کال چنان حلاوتی دارد که انار می‌خوش، شوکرانی بیش نیست
این روزها گنجشک‌ها هم شانه‌هایم را پس می‌زنند
ت
رفتم بیرون پیاده روی ...
بلیط خریدم که دو هفته دیگه یه سر برم تهران‌...
رفتم بازار ، آلو جنگلی و قارچ و خرما خریدم...
سر راه رفتم خونه ی دوستم برام چای سبز و کاکوتی دم کرده بود...
یه گپی ردیم و اومدم...
بادمجون ها رو گذاشتم روی گاز کبابی شن... 
تو این فاصله سیر ها رو پوست کندم ، ظرف ها رو شستم و جمع کردم... 
قارچ ها رو شستم و با فلفل دلمه ای و یه کم سیر ریختم تو تابه تا تفت بخوره... 
یه کم ماکارونی گذاشتم رو گاز بپزه... 
خلاصه یه میرزا قاسمی پختم و یه پاستای ق
به کسی کینه نگیرید!دل بی کینه قشنگ است!به همه مهر بورزیدبه خدا مهر قشنگ است!دست هر رهگذری را بفشارید به گرمیبوسه هم حس قشنگی است!بوسه بر دست پدربوسه بر گونه مادرلحظه حادثه بوسه قشنگ است!بفشارید به آغوش عزیزانپدر و مادر و فرزندبه خدا گرمی آغوش قشنگ است!نزنید سنگ به گنجشکپر گنجشک قشنگ است!پر پروانه ببوسید!پر پروانه قشنگ استنسترن را بشناسیدیاس را لمس کنید!به خدا لاله قشنگ استهمه جا مست بخندید!همه جا عشق بورزیدسینه با عشق قشنگ است!بشناسید خدا ر
به مناسبت روز دانشجو بیاین برام یه پوشیدنی اعمم از هودی فیروزه ایی که دیدم بخرید مرسی:(
البته من خودم تا موقعی داداشم بهم پیام داد نمیدونستم(صبحم دانشگاه نبودم که بفهمم)
خب من خیلی پولکیم و تا یه جریانی میشه به خانوادم میگم خب چی برام میخرین؟(اصولا هم به کتفشون نیست)مثلا پروسه تولد گرفتن توی خونه ما خیلی عبث و بیهوده تلقی میشه و ترجیح میدن پولشو بدن بهمون ...کلا هم ما یبار در سال تولد داریم اونم مال مامانمه چون شب یلداستاخرین باری که تولد گرفت
الی نوشته دلش می خواهد وقتی می میرد تبدیل به خاکستری شود که به دریا می رسد و به گونه ای در چرخه ی طبیعت بماند. من با خواندنش یادم افتاد که دلم می خواست و هنوز هم می خواهد مستقیم تبدیل به درخت لیمو ترش شوم. که سبز و خوشبو بمانم و پناهی برای گنجشک ها باشم.
آهنگ گنجشک پریده چاووشی رو ریپیته و انگاری اصن این آهنگ اومده تا من باش زندگی کنم :)
یه جای آهنگ میگه در کوی معروفم و از روی تو محروم...
این روزا که همش داره تو خونه میگذره خیلی راجبش فک میکنم 
همش به خودم میگم آخه احمق عاشقیتم مث بقیه نیس :))
چرا تهش باید از یکی خوشم بیاد که خودش یکی دیگه رو دوس داره و از طرف دیگه ذوس دخترشم دوستته :)
از خودم خجالتم میکشم بعضی وقتا..اما بعضی اوقاتم میگم مگه دست خودت بود،خودتم نفهمیدی چیشد ک ب اینجا رسید
نمیدونم بای
خانه اى زیر کوھ سبزھ ھایى ک با نسیم باد تکان میخورند.و بوى سبزه اى ک میاید روحم را از تمام مشکلاتم دور میکند،،،،،
اگر ھرکسى دراین کلبه زیبا با آسمان آبى ک دامنش را برای ابر ھاى سفىید مى گستراند و صدای بلبل ھا و گنجشک ھآ را میشنید،میبود حتما ھمین حس را داشت ک درحال پرواز درآسمان آبیست!!!!
واقعا حیرت انگیز است ک برکوھى مرتفع باشید و ابرھایى ک شبیه پنبه است زیر کوھ دور تا دور در دل آسمان باشد و از بین ابرھا نور چراغ دھکدھ زیر کوھ معلوم باشد را ببینى
از کل خاطرات بچگیم ، یک لالایی عجیب تو ذهنم مونده ، لالایی که در اینده هم یقییا خط اول مادرانه های من خواهد بود:مدینه بود و غوغا بود            اسیرِ دیوِ سرما بودمحمد سر زد از مکه               که او خورشیدِ دلها بودخدیجه همسرِ او بود              زنی خندان و خوش خو بودبرای شادی و غم ها               خدیجه یارِ نیکو بودخدا یک دخترِ زیبا                 به آنها داد لا لا لابه اسمِ فاطمه زهرا               امیدِ مادر و باباعلی دامادِ پیغ
عبدالرحمان بن عبدالله ، اظهار مى دارد: در حال مسافرت ، در خدمت پیامبر صلى الله علیه و آله بودیم . چشم به حمره اى (پرنده اى همانند گنجشک ) افتاد که دو جوجه با خود داشت . ما جوجه هایش را برداشتیم . حمره آمده ، در اطراف ما بال و پر مى زد. هنگامى که رسول اکرم صلى الله علیه و آله مطلع گردید فرمود: چه کسى نسبت به فرزند این پرنده ، مرتکب خلاف شده ، فرزندش را به وى برگردانید.
 
امروز اسباب کشی کردیم. من خسته ام و چندباری واقعا حس کردم مغزم خاموش شده. دراز کشیده ام و توی پیام های تلگرام میبینم پدرم حالم را پرسیده. نفسم را تف میکنم بیرون و میگویم پع! عزیزانم! باید شاشید به زندگی ای که پدرت حالت را در تلگرام بپرسد! 
چندباری دلم میخواست زنگ بزنم و با کسی صحبت کنم، بگویم چه قدر خسته ام. میدانستم سعید کنارم هست و هر وقت بخواهم میتوانم با او تماس بگیرم. ولی به نظرم اینکه وسط اسباب کشی کنار پارکینگ گوله شوی، زنگ بزنی به کسی
ای نیرنگ باز!
ای حقه باز!
ای قناری رنگ کن و جای گنجشک بفروش!
ای چوپان دروغگو...
با کیم؟
خوب معلومه با چی توز
از خدا که پنهون نیست از شما چه پنهون یا حداقل از همه پنهون از خدا چه پنهون( اه...یکی پیدا نشد درست اینو به ما بگه که بالاخره از کی پنهون؟) ما خانوادتا سوپر چیپس مزمز رو دوست میداریم. البته هنوز عاشقش نشدیم! مزه اش یکم متفاوته و بذائقه ما جور در میاد!
حتی الان که گرون شده ما باز ولش نکردیم
دیروز دیدم چی توز هم سوپر چیپس داره و تخفیفشم خوبه
گفتیم
صبح،یک جور خوبی هوا خوب بود.
از طلوع آفتاب گذشته بود اما،گنجشک ها درست شبیه به دقیقه های پیش از طلوع آفتاب،غوغا می کردند و در هیاهو بودند.
آسمان،ابری-آفتابی بود و تا ابرها کنار می رفتند،آسمان تمامیتِ آبی خود را به نمایش می گذاشت.از آن آبی های پررنگ و پاک.
حس می کردی،انگار بهار فقط دو کوچه با خانه تان فاصله دارد.
حالا ساعت حوالی 15 است و دارد برف می بارد ... 
یه وقتایی یه سـری چیزا برام مهمـه ! کهمیدونم اونام الکیه...
کلیر لعنتی خیلی مزخرفـی خیلی ! باید بهت بگم تا چند مدت دیگه کلا از زندگیم حذفی حذف !بذار تا بیشتر از این به گنجشک وابسته نشدم خودتَ م فراموش کنم ! بعضی از آدمــا همونقدر که کنارشون حالت خوبه همونقدرم حالت بده ! اینجوری نه خوب بودنت مشخصه نه بد بودنت ...
چرا آدمـا اینقدر مزخرفاً آخه ؟ 
نمیدونم چیکار کنم که به آدما وابسته نَشم ؟ اگه میدونید بگید ! ممنونتونم میشم از الان تا هروقت که زنده ام :)
مصاحبه با اون یارو ایتالیاییه که تو نروژ یه lab داشت که روی زیرساخت های اینترنت اشیا کار میکرد را؛ رد شدم. برای 6هفته تو اسلو، کاراموز میخواست و من رزومه فرستادم و قرار مصاحبه گذاشت و مصاحبه کردیم و حالا ایمیل زده و کلی معذرت خواهی که نمیتونیم تو را داشته باشیم و کلی تشکر که وقت گذاشتی و فلان. برای من یک لا قبا چه عزت و احترامی گذاشته بود و من چه افتضاحی در مصاحبه به بار اوردم و چه جواب هایی که به سوال های تکنیکالش ندادم. تو گویی از یک دانشجوی ترم
مصاحبه با اون یارو ایتالیاییه که تو نروژ یه lab داشت که روی زیرساخت های اینترنت اشیا کار میکرد را؛ رد شدم. برای 6هفته تو اسلو، کاراموز میخواست و من رزومه فرستادم و قرار مصاحبه گذاشت و مصاحبه کردیم و حالا ایمیل زده و کلی معذرت خواهی که نمیتونیم تو را داشته باشیم و کلی تشکر که وقت گذاشتی و فلان. برای من یک لا قبا چه عزت و احترامی گذاشته بود و من چه افتضاحی در مصاحبه به بار اوردم و چه جواب هایی که به سوال های تکنیکالش ندادم. تو گویی از یک دانشجوی ترم
امروز شنبه است. ساعت شیش صبح هم هست. هوا بدجوری خوب است. بذار توصیفش کنم.
توده ابری سیاه بالایِ سرم هست و صدای گنجشک‌ها به گوش می‌رسد. البته موسی‌‌کو‌تقی (یاکریم) هم رویِ سیم‌هایِ برق نشسته بود و همان آواز معروفش را سر می‌داد. نم‌نم‌ی باران بر رویِ موزائیک‌هایِ حیاط می‌نشیند. سرم را تا آنجا که امکان دارد رو به آسمان بلند می‌کنم. دهانم ناخودآگاه باز می‌شود.
عجب صبحِ شنبه‌ای شده است. خورشید با نورِ نچندان محکمِ طلائی رنگش، یادآور تلاش در
دانلود فیلم Mad Max Fury Road 2015 دوبله فارسی
دانلود فیلم مد مکس خشم جاده ۲۰۱۹ دوبله فارسی
دانلود نسخه کم حجم مد مکس Mad Max Fury Road 2015
لینک دانلود قرار داده شد
مطابق با قوانین جمهوری اسلامی
 
 
 
موضوع فیلم : در آینده ای دور، در حالی که تنها بیابانی خشک از زمین باقی مانده است، باقیمانده ی نسل انسان ها برای بدست آوردن واجبات زندگی حاضرند یکدیگر را بکشند. مکس، مردی کم حرف که زن و بچه اش را از دست داده است، به تنهایی سفر می کند و در جستجوی صلح می باشد…

ادامه مط
گفته بودم خوابم نمیبره، لالایی خوند صداشو ضبط کردم.  لالایی شو حفظ بودم همیشه ولی ضبطش کردم. واسه روزهای تو خوابگاه. 
 از ۱۸ تیر خوابم نمیبره ولی گوش نمی کردم تا همین امشب و همین نیم ساعت قبل، وسط تاریکی و خیره شدن به صفحه ی گوشی، وسط فرستادن دکلمه های چارلز بوفسکی، پرنده ی آبی.
حماقت کردم! وسط صدای ضبط شده می خنده:) وسط صدای ضبط شده اشکم سر می خوره زیر بینیم و بوی عطرش میاد... و فقط زمزمه می کنم که آسمون از توی سنگ سرد روی جسمت پیداست. به گنجشک ها
گفته بودم خوابم نمیبره، لالایی خوند صداشو ضبط کردم.  لالایی شو حفظ بودم همیشه ولی ضبطش کردم. واسه روزهای تو خوابگاه. 
 از ۱۸ تیر خوابم نمیبره ولی گوش نمی کردم تا همین امشب و همین نیم ساعت قبل، وسط تاریکی و خیره شدن به صفحه ی گوشی، وسط فرستادن دکلمه های چارلز بوفسکی، پرنده ی آبی.
حماقت کردم! وسط صدای ضبط شده می خنده:) وسط صدای ضبط شده اشکم سر می خوره زیر بینیم و بوی عطرش میاد... و فقط زمزمه می کنم که آسمون از توی سنگ سرد روی جسمت پیداست. به گنجشک ها
امروز میخوام براتون اپلیکیشنی معرفی کنم که واقعا خیلی برای خودم جذاب بود و به دردم خورد!
مخصوصا اگه شما هم مثل من آدم استرسی هستین حتما این اپو داشته باشین.
────♡────
تو این اپلیکشین انواع و اقسام صداها هست مثل:
صدای جنگل، صدای نسیم ملایم، صدای آبشار، صدای قطار، صدای کافه، صدای شهر، صدای نرم ماشین لباس شویی( من دیدم بعضیا که با صداهای خیلی عجیبی آرامش میگیرن)، ملودی مدیتیشن، صدای بارون با ریتم های متفاوت، صدای برکه، صدای کهکشان و کلی ص
امروز میخوام براتون اپلیکیشنی معرفی کنم که واقعا خیلی برای خودم جذاب بود و به دردم خورد!
مخصوصا اگه شما هم مثل من آدم استرسی هستین حتما این اپو داشته باشین.
────♡────
تو این اپلیکشین انواع و اقسام صداها هست مثل:
صدای جنگل، صدای نسیم ملایم، صدای آبشار، صدای قطار، صدای کافه، صدای شهر، صدای نرم ماشین لباس شویی( من دیدم بعضیا که با صداهای خیلی عجیبی آرامش میگیرن)، ملودی مدیتیشن، صدای بارون با ریتم های متفاوت، صدای برکه، صدای کهکشان و کلی ص
سلام بَرُبَچچی خبرا؟؟!!
اومدم در عین این حال ک نمیدانم چ گویم؟
دقت کردین بعضی موقه ها حس پست گذاشتن هست ولی حرف برا زدن نداری؟
دقیقا به این حال دچارم؛گاهی وقتا تو اینستا عکس دارم کپشن ندارم دنبال مطلبمگاهی وقتا مطلب دارم عکس ندارمالانم خوابم میاد حوصله خواب ندارم
راسی عضو کتابخونه شهرمون شدمفردا میرم کتاب بگیرم
حوصلم میپوکه وسط هفته ها ک مهدی نیس و باید تابستونِ کذایی رو بگذرونم باز بدتر این ک تو رژیمم
همین حرفارو خداستم بگم ک صرفا حرفی زد
❤️عطر عشق❤️تا رسید از پنجره عطر غذای خانگیبو کشیدی یک دل سیر از سر دیوانگیعطر نان کنجدی می‌پیچد و شکر خداسفره‌ام خالی نماند از برکت مردانگیخسته‌ای _دورت بگردم_ چای من آماده استتا تو شمع خانه هستی شادم از پروانگیسرپناه محکم گنجشک معصومت توییبا تو دیگر هیچ باکی نیست از بی‌لانگیمی‌پرد بی‌حوصله، غر می‌زند، کز می‌کندفنچمان را خسته کرده این یکی یکدانگیدر سکوت سرد این مردم زمستان جاری وخانه‌ات گرم است آقا! با همین پرچانگی...۲۵ دی ۹۸عاطفه
باز می خواهم از تو بگویم و این تکرار کلمات نیست، عطش عشق هست که می تراود و از درونم می جوشد. نمی دانم، نشمرده ام، نخواهم شمرد. چند بار گفته ام؟ چند بار خواهم گفت؟ که دوستت دارم. بگذار حتی بچه گانه باشد اما بگویم: دوستت دارم. بگذار عادی باشد نه شاعرانه اما بگویم: دوستت دارم. جز خدا چه کسی می داند، بعد از مرگم نگویم؟ دوستت دارم.باران می باربد و من در انتظارم تا اذان بگویند. آنگاه جا نمازم را بر می دارم و به حیاط پشتی می روم و در زیر درخت نارنج با گنجش
من محو پرنده های مهاجر میشوم. هوا که خنک میشود، آنها به گرمسیر میروند و فراموش میکنند که گندشان در سرزمین ما به یادگار مانده است.
من اینجا همه کاره بوده ام و هیچ کاره. من فهمیده ام که زیادی هم نباید خود را در بنگ و غم و جنون غرق کرد. گاهی آنقدر سرخوش میشوم که میخوام با قارقار یک کلاغ ضرب بگیرم و برقصم. شاید برای شما پیشامد شگفتی باشد، اما من گاهی با صدای یک گنجشک از خودم بیخود میشوم. گاهی با خودم تعارف پیدا میکنم و از خودم پذیرایی میکنم. گاهی ناز
بیدار شدم. هراسان و گیج. انگار که قرار است دنیا ترمزش را بکشد. چندشنبه بود؟ چه ساعتی بود؟ یادم نمی آمد.گیر افتاده بودم در برزخ ندانستن. کمی بعد فهمیدم همه چیز سر جای خودش است، خورشید دوباره طلوع کرده، گنجشک ها بازیگوشی می کنند، آدم ها سر کار رفته اند و دنیا هم فعلا زندگی اش را دودستی چسبیده. اما فکر کردم که باید شبیه پیرمرد انیمیشن آپ، یک عصای چهارپا بخرم و یک ساعت کوچولو از همین ها که درش باز می شود و یک زنجیر دارد و توی جیب جا می شود! از همان ها
با تیر و کمان کودکی امدر کوچه باغ های قدیمیدر انبوه درختان باران خوردهسینه ی گنجشکی را نشانه گرفته بودمکه عاشق تو شدمگنجشک به شانه ام نشستو من..شکارچی ماهری شدماز آن پس..هرگز به شکار پرنده ای نرفتمهر وقت دلتنگم آواز می خوانمپرنده می آیدپرنده می نشیندپرنده را می بویمپرنده را می بوسمپرنده را رها می کنمو چون شکار دیگری می شود..کودکی ام را می بینم..در انبوه درختان باران خوردهبا بوی کاهگل..و آواز پرنده..به خود می پیچد و گریه می کند..های آواز..چقدر ت
شنیدم دلت می خواد یکی از اون مزرعه های رویایی فرانکفورت رو بخری. مطمئنم هیچ‌وقت پولت به اون خرجا نمی رسه و مجبور می شی باز ریسک کنی، چنان روزی، آدمِ من توی کارخونه با یه تلفن روزگارت رو سیاه می کنه، اون وقت من هستم و تو. منتظرم باش. چقدر دوست دارم توی چنان وضعیتی قیافه ت رو ببینم. فعلا کاری کردم که زندگی خوش این دختر کوچولوت تلخ بشه!_________________#خرمالو_ها_را_به_گنجشک_ها_بفروش به قلمِ #محمد_حنیف یک تراژدی است. دختر و پسری که طبق سنت به نام هم خورده ان
-
تام Tam:
کاملا، دقیقا، تمامٍ ، بی کم و کاست
.
مثال:
Tam iki saat səni gözlədim
دقیقا دو ساعت منتظرت موندم
Üstüm başım tam qara olmuş
سر و روم کاملا سیاه شده
Tam buradan keçirdim ki onu gördüm
دقیقا از اینجا داشتم رد میشدم که اونو دیدم
Tam yanlışları düzəltdik
تمام اشتباهات رو درست کردیم
Tam istədiyim oldu
دقیقا همونی شد که میخواستم
Tam sərçələr budaqda oturublar
همه گنجشک‌ها روی شاخه نشسته‌اند
@turkce_fa
مشاهده مطلب در کانال
الان انقدر هوا سرده مبل ها رو زدم کنار و بلوز شلوار پشمی پوشیدم با جوراب  تکیه دادم به رادیاتور پذیرایی
دخملی کنارم نشسته و نقاشی میکشه
منم یه دمنوش به لیمو گذاشتم بخورم شاید بدنم گرم بشه
اولین سالی هست  که نمیشه با تاپ شلوار داخل خونه بچرخم
یعنی انقدر سردم هست که سه روزِ لب به میوه نزدم
امروز دلم آش و لبو میخواست ولی ترسیدم تنها برم بیرون
این دو روز که نت نبود 
وب گردی کردم 
دیوار و دیجی کالا سر زدم 
بازیproperty brothers انجام دادم
دیشب به خاطر بر

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها